مفهوم نظم، کریستوفر الکساندر و علم جدید
کریستوفر الکساندر در سالهای متمادی در پژوهش های خود ایجاد یک نظم را مطرح میکند. این رویکرد را در کتاب های یک زبان الگو و سرشت نظم اثر او می توان یافت. این نگرش بر دیدگاه طراحان در کلیه عرصه های محیطی تاثیر میگذارد. اما شهرت فزاینده او به دلیل انتقادهای تند و بی رحمانه اش بر نهضت معماری و شهرسازی مدرن و در مقیاسی کلان تر، برخی جنبه های مدرتیته و لحن مطمئن و مقتتدرانه او در تبیین نظریه اش است. او نتیجه مشاهدات و تجربیاتش را در نظریه ای جدید، اما در امتداد پژوهش های پیشین، تدوین و در مجموعه چهارجلدی با عنوان سرشت نظم عرضه کرد. این مجموعه شامل همه نظریه های اوست و شاید مهمترین اثرش باشد.او در این مجموعه واژگان و اصطلاحات زبان خود را تشریح میکند تا بتواند تعریف خود از نظم را بر مبنای زبانی مشترک با مخاطب در میان بگذارد. در این مقاله تلاش شده است تا بر مبنای دیدگاه معرفت شناسی پساساختارگرایی در تحقیق و روش پژوهشی تحلیل گفتمان نخست با تعریف برخی از اصطلاخات و اصطلاحات و واژگان اساسی در زبان نظریه الکساندر از جمله«حیات و سرزندگی»، «ساختارهای زنده»، «کلیت و مراکز» و با پرداختن به اهمیت نگاه به الگوهای طبیعت در اندیشه وی، به تعریف او از نظم پرداخته شود. در ادامه با مروری گذرا بر رخدادهای عصر روشنفکری و انقلاب صنعتی به ریشه یابی نظریه های کریستوفر الکساندر در تحولات اندیشه و دگرگونی تعریف در علم جدید پرداخته شده است. پیشرفتهای علمی در عصر روشنگری و انقلاب صنعتی، موجب قداست زدایی از طبیعت و نظم موجود در آن و رویای سلطه انسان متجدد بر آن شد. این رویا در دوران مدرن به واقعیت پیوست و ساخت سازهای بی رحمانه و گسترده در سراسر جهن به تخریب جهان سرعت داد.اما با تحولات شگرف در قرن بیستم و نیز ژیشرفتهای سریع علمی در فیزیککوانتوم، جهان بینی نوظهور از عالم بار دیگر دچار تزلزل شد و ادبیات، که واژگان اصلی اش « کلیت یکپارچه»، « تحولات فرایندمحور در طی زمان» و «درک شهودی» است، در علم و اندیشه بشری ظهور یافت. نظریه های کریستوفر الکساندر در معماری در بطن چنین فضایی زاییده شد. الکساندر با نقد دنیای مدرن و جهان بینی علمی و عقلگرا آغاز کرد و معماری را در ارتباط تنگاتنگ با جهان بینی انسان دانست.او «نظم طبیعت» و دنیای مدرن یعنی «نظام سنت» را صحیح ترین منبع الهام در ساختن جاودانه معرفی می کند، به دنبال فرایندهای موجود در آن دو میگردد و تلاش میکند ساختارهای آن نظم را به معماری تعمیم دهد.
(160.4 کیلوبایت) دانلود مقالهمشخصات مقاله
احمدى، بابك. مدرنيته و انديشة انتقادى، تهران: نشرمركز، 1389.
افهمى، رضا. « ترسيم معمارى و ديگر هيچ». در كتاب ماه هنر، ش 134، 10 آبان 1388، ص4-10
الكساندر، كريستوفر. سرشت نظم، جلد اول: پديدة حيات، ترجمة رضاسيروس صبرى و على اكبرى، تهران: پرهام نقش، 1390.
-------------. معمارى و راز جاودانگى، راه بى زمانِ ساختن، ترجمة مهرداد قيومى بيدهندى. تهران: دانشگاه شهيد بهشتى، 1381.
پرتوى، پروين. پديدارشناسى مكان، تهران: فرهنگستان هنر، 1387.
خاتمى، محمود. گفتارهايى در پديدارشناسى هنر، تهران: فرهنگستان هنر، 1387.
راسل، برتراند. جهان بينى علمى، ترجمة حسن منصور، تهران: آگاه، 1387.
طهورى، نير. « سكونت شاعرانه و ساختن جاودانه». در خيال، ش 3، ( پاییز 1381) ص 70-113.
مددپور، محمد. آشنايى با آراى متفكران دربارة هنر 5، تهران: سوره مهر، 1388.
نصر، سيدحسين. جوان مسلمان و دنياى متجدد، ترجمة مرتضى اسعدى، تهران: طرح نو، 1389.
------------. دين و نظم طبيعت. ترجمة انشاءالله رحمتى، تهران: نشرنى، 1386.
معرفت و معنويت. ترجمة انشاء الله رحمتى، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردى، 1385.
Alexander, C. “A City is Not a Tree”, in Architectural Forum 122 No. 1, 58-61 and No 2, 58-62 (1965). [Reprinted in Design After Modernism, Edited by John Thackara, Thames and Hudson, London, 1988, pp. 67-84].
________ . The Nature of Order, Book 1: The Phenomenon of Life, California: Berkeley University Press, 2002.
________ . The Nature of Order, Book 2: The Process of Creating Life, California: Berkeley University Press, 2002.
Bohm, D. Wholeness and the Implicate Order, Boston: Ruteledge and Kegan Paul, 1980.
Prigogine, I. From Being to Becoming: Time and Complexity in the Physical Sciences, San Francisco: W.H. Freeman, 1980.
Prigogine, I. and I, Stengers. Order Out of Chaos: Man’s New Dialogue with Nature, New York and London: Bantam, 1984.
Sabri, C. R. and K, Kurtz.”Quantum Philosophy in Knowledge Management Deals with the Perception of the Environment.” IKE LV, (2009), pp. 491-497
مسابقات
جوایز
نشریات