ویلای آخر هفته ناتل

Natel Weekend Villa

گزارش خطا
معمار مسئول : محمد خاوریان
نوع پروژه : داخلی

ما می خواستیم که این ویلا  نه تنها به لحاظ فردی و بیانی، نماینده بستر خود باشد، بلکه نیازها و دغدغه‌های ساکنین پروژه را بر آورده سازد و این تضاد تبدیل به موضوع اصلی ما برای طراحی بود.

برچسب ها
برچسب ها :
مازندران مسکونی ویلایی معماری جمهوری اسلامی محمد خاوریان استودیو معماری محمد خاوریان نور

تیم پروژه

کارفرما | بهره‌بردار :

علی جوکاریان

نظارت :

محمد خاوریان

تیم اجرایی (مدیر، همکاران) :

خلیل مقصودی (مرحله اول)، وحید طهماسبی (مرحله دوم)

سازه (طراحی، اجرا) :

حسین شهاب

تأسیسات الکتریکی (طراح، مجری) :

صادق نوروزی

تأسیسات مکانیکی (طراح، مجری) :

رضا ثامن

ارائه :

حنانه میثاقی

اطلاعات کلی

سال : 1395-1398/2018
دوره تاریخی : جمهوری اسلامی
کاربری : مسکونی، ویلایی
مساحت پروژه : 140 مترمربع
آدرس : ایران، مازندران، نور ، کیلومتر ۵ جاده نور به چمستان، روستای ناتل

شرح

مناطق شمالی کشور به واسطه پتانسیل های متنوع گردشگری و همجواری با کلانشهر تهران هر ساله میزبان بسیاری از گردشگران داخلی است، که به تبع آن شاهد حضور فرهنگ های غیر بومی در این مناطق هستیم. کلانشهر تهران که خود این شهر نیز شهری مهاجر پذیر با تنوع فرهنگی متفاوت است بیشترین حجم توریست داخلی این منطقه را دارا می باشد. این شهرها در اواخر هفته تنوع بافت اجتماعی متفاوتی را تجربه میکنند و این روستا (ناتل) هم از هجوم خواستاران خانه دوم که عموماً تهرانی هستند دور نمانده و تعداد زیادی خانه ویلایی نا همگون نامتناسب با معماری بومی ساخته اند که تبدیل به رقیب جدی برای الگو های محلی شده اند. در بافت این مناطق هیچ گونه زمینه و هویت ثابتی وجود ندارد و صرفا سلایق مهاجرین به شکل های مختلف در آن ظهور پیدا کرده است.

کارفرمای این پروژه  دارای ذهنیتی سنتی و مهاجر از یک منطقه درونگرا به تهران و در طبقه اقتصادی متوسط بود که از مازاد درآمد خود  دو پلاک زمین کوچک مجاور هم را خریداری کرده بود و تصمیم به تجمیع دو زمین و ساختن یک ویلا در مرکز این دو زمین داشت. پیشینه ذهنی سنتی و درونگرای کارفرمای پروژه در بستر برون گرای مناطق شمالی  اصلی ترین چالش پیش روی بود. تلفیق این دو، مفهومی متضاد را برای ما ایجاد کرد. ما می خواستیم که این ویلا  نه تنها به لحاظ فردی و بیانی، نماینده بستر خود باشد، بلکه نیازها و دغدغه های ساکنین پروژه را بر آورده سازد و این تضاد تبدیل به موضوع اصلی ما برای طراحی بود.علاوه بر تضاد بین الگوی همسو با آن منطقه از نظر اقلیم وشرایط اجتماعی مردم آن منطقه و کارفرمایی که از یک کانتکست متفاوت وبافت اجتماعی و اعتقادی متفاوت که برای گذران آخر هفته خود وارد این روستاها می شوند بودیم اقتصاد ضعیف کارفرما هم یکی از چالش های مهم پیش روی ما بود. با روی هم گذاشتن این لایه ها تصمیم سازی ما در این پروژه شروع شد و ما در نهایت تصمیم گرفتیم یک الگو برای این خانواده طراحی کنیم که دارای خصوصیاتی مثل یک موجود دوزیست  به صورت  برونگرا + درونگرا و کاملا منفک از ویلاهای فشرده همسایه خود باشد. براساس دو لایه الگو و اقتصاد (  کاهش ارزش ریال و بودجه محدود کارفرما )پیشنهاد دادیم که ویلا در یکی از زمین ها ساخته شود و اگر با محدودیت مالی روبرو شد زمین مجاور را به فروش برساند در نهایت استراتژی پروژه به این صورت شکل گرفت که یک ویلای  نسبتا بسته و از لحاظ بصری محدود در یکی از زمینها ساخته شود و زمین مجاور به عنوان فضای باغ و فعالیت های باغبانی مورد استفاده قرار بگیرد. باغی که قسمتی از درون پروژه را به مرکز خود ( قسمت الحاقی ویلا) هدایت میکند و با یک فضای نیمه باز مساله مورد نیاز کارفرما مثل فعالیتهای درون حیاط  بدون دیوارهای مرتفع را به صورت محصور از دید همسایگان  به حیاط را تعریف می کند. ما در این پروژه سعی بر بوجود آوردن الگویی همسو با شیوه زندگی استفاده کننده کردیم که از نظر اقتصادی همسو با بودجه کارفرما بود.

سازماندهی جداره های داخلی و خارجی
درخواست کارفرما از نظر مورفولوژی متناسب با بودجه اش نبود و از ما ساختمانی می خواست که شباهتی با ساختمان های ارزان قیمت نداشته باشد. بر همین اساس ما یک استراتژی برای مورفولوژی فرم آن در نظر گرفتیم که هزینه اضافی زیادی به پروژه تحمیل نکند. استفاده از دیوار بنایی ساده به عنوان پوشاننده ارزان قیمت و دارای قابلیت ساخت با نیروهای غیر متخصص محلی یکی از راهکارهای ما برای این هدف بود. ما تصمیم گرفتیم که طراحی نما و فضاهای داخلی را با همین عنصر دیوار در نظر بگیریم و با شکل دادن این عنصر  در قسمت بیرونی حجم و نمای ساختمان را از آن به وجود آوریم و از درون وید و فضاهای داخلی را با همان یک لایه دیوار دیتیل حداقلی و بدون تزیینات سازماندهی کنیم.

امکان های بومی روستا
محدودیت هایی که ما در این راه داشتیم عمدتا نبودن نیروی کار حرفه مند و دقیق و محدودیت های شدید مالی کارفرما و دور بودن ما از این شهر بود و به همین دلیل ما نمی توانستیم از نیروهای شهرهای دیگر به خاطر هزینه بالای تردد و اسکان استفاده نماییم. بعد از بررسی میدانی در روستا متوجه شدیم که غالب کارها با متریال سیمان و بتن انجام می شود که در آن منطقه جز ارزانترین متریال هایی است که هم نیروهای محلی با آن کاملا آشنا هستند و نیاز به وارد کردن متخصص از بیرون روستا نبود و همچنین هزینه تمام شده آن به نسبت هر متریال چسباندنی دیگر به شدت ارزانتر است. به همین دلیل ما تمام متریال ها را با این استراتژی انتخاب کردیم و سازه بتونی و پرکننده های بلوک سیمانی و نمای سیمانی را به عنوان ماده اصلی ساخت انتخاب نموده و به روش بنایی با استفاده از این متریال ها و استفاده از نیروهای بومی  همان روستا این پروژه را به انجام رساندیم.

جداره کوچه
تمام کوچه های این روستا محصور با دیوارهای حیاط های ساکنین است متریال غالب این دیوارها بلوک سیمانی بدون نازک کاری است.این متریال در همین روستا به وسیله ساکنین ساخته می شود و قسمتی از شغل های غیر کشاورزی این روستا است.ما هم ترجیح دادیم جداره را به همان حالت باقی بگذاریم و طراحی نکنیم که عابر پیاده با نماهای مختلفی در زاویه دید انسانی  با اغتشاش بصری و جدا شدن پیوستگی جداره کوچه مواجه نشود و جداره ها همسو با بافت روستا باقی بماند.

منابع اینترنتی :

https://www.archdaily.com