دفتر اداری و گالری مکعب آبی
BlueCube Office-Gallery
پروژه اداری مکعب آبی، شوروم و دفتری برای یک انتشارات در منطقه بهار تهران واقع در ساختمانی پنجاه ساله بود.
تیم پروژه
آقای بختیاری
دفتر درک فضا
تینا الفیده فرد، نوشین بوستانی، بهاره پزشکی، فاطمه حسنلو، حانیه دانشور
اطلاعات کلی
شرح
در ابتدا که این پروژه به دفتر ما ارائه شد، در وضعیت اولیه، کد ارتفاعی ورودی پروژه با کوچه برابر بود و واحد در تراز پایین تر از همکف قرار داشت. به همین علت ارتفاع سقف هنگام ورود به پروژه در بخش اول آن 2 متر بود.
بخش دوم و سوم توسط مفصلی با یک پله 15 سانتی متری به کد ارتفاعی پایین تری می رسید که ارتفاع سقف این فضا برابر با 2.15 متر می گردید و در نهایت امر اصلی ترین معضل این پروژه ارتفاع کف تا سقف بود این موضوع باعث می شد که اکثر کاربری ها را در عملکرد از ما بگیرد و سبب عدم توانایی از بهرهوری درست از فضا در اکثر عملکردها و کاربریها میگردید و همچنین ما را در طراحی کف و سقف محدود میکرد. به همین علت اولین پروسه ای که ذهن ما را درگیر کرد، حل معضل ارتفاع و نحوه ی رسش به بنا بود. نکته بعدی تناسبات طولی پروژه بود. پروژه شامل سه بخش اصلی بود و به علت نوع تناسبات خطی پروژه، این واحد بیشتر به صورت یک دالان دیده می شد و به دلیل عدم نورگیری مناسب از وجه شمالی( قرار داشتن در تراز پایین تر از همکف ، مجاورت نمای واحد با خیابان و سایه افکنی ساختمانهای بلند مقابل آن در کنار عرض کم معبر) و وجود دیوارهای بلند در حیاط انتهایی از ورود نور به داخل بنا جلوگیری میکرد. بنابراین این واحد به شدت واحد تاریکی بود. اولین تصمیم جابه جایی فضاهای سرویس دهنده پروژه یعنی سرویس بهداشتی، حمام و آشپزخانه بود. به علت تغییر کاربری پروژه و تبدیل آن به یک واحد اداری چند عملکردی و همچنین به دلیل اینکه کارفرما نظر مشخصی در رابطه با ریز فضاهای مورد نیاز خود نداشت، راه حل ما طراحی پلانی آزاد با فضاهای منعطف بود تا بتوانیم هم فضاهای چند عملکردی و هم فضاهایی با کاربری های جدید داشته باشیم.
این پروژه مربوط به یک دفتر انتشارات بود که فضایی برای ارائه محصولات خود مانندکتاب و تجهیزات جانبی سفر نیاز داشت. طبیعتا فضای مختصری برای گفت و گو در میان این آثار نیاز بود. فضاهایی مانند سرویس بهداشتی و آبدارخانه نیز به عنوان فضای سرویس، باید در کنار فضای اصلی اتاق مدیریت به عنوان لکههای اصلی پروژه قرار می گرفت.
به علت همنشینی دو حیاط انتهایی پروژه و واحد همسایه ( از آنجایی که مالک واحد پایین دست نیز کارفرمای پروژه ی مد نظر بود) ما توانستیم این دو حیاط را که در ارتفاع های متفاوت حول دیوارهایی قطور محصور بود را به یکدیگر مرتبط کنیم. انفصال بین این دو حیاط باعث شده بود که نور طبقه پایین مسدود گردد و این مالکیت مشترک نیز برای کارفرما امتیازی نداشت. از طریق یک پله سبک سعی بر آن شد تا ارتباطی کوتاه مابین این دو حیاط بدون کاستن از نور پنجره طبقه پایین بوجود بیاید. پس در انتهای هر دو واحد حیاطی باز در دو سطح بوجود میآمد.
ما این پروژه را با چند پرسش آغاز کردیم:
- چه اتفاقی قرار است در این پروژه بیافتد؟ 2. با توجه به مشخص نبودن برنامه پروژه، چه عملکردهایی را میتوان برای آن مقرر شد؟ 3. این پروژه چه خدمات جدیدی به سرویس دهی موجود این انتشارات می تواند بیافزاید؟ 4 . چگونه می توانیم به یک فضا بندی یا زونینگ مناسب، با توجه به تناسبات طولی موجود در پروژه برسیم ؟ 5 . چگونه به ارتفاع مناسب تری طبق استاندارد برسیم ؟ 6. چگونه تأسیسات جدید مورد نیاز را به صورت نمایان در پروژه داشته باشیم ؟
برای هر کدام از این پرسش ها سعی بر آن شده تا به بهترین راه حل ممکن دست یابیم و همانطور که پیش تر اشاره شد، موضوع اصلی مورد بررسی ارتفاع بود. مسلماً در پروژه ای با ارتفاع سقف دو متر، امکان طراحی سقف کاذب وجود ندارد و ناچارا باید با استفاده از تکنیک های ساخت، تأسیسات مکانیکی و برقی، زیر ساختهای پروژه را حل کرد و یا اینکه این عناصر را به صورت نمایان دید.
زمانی که تخریب پروژه شروع شد یک طاق ضربی زیر گچ کاری های نازک سقف وجود داشت. این طاق ضربی به علت این که یکی از ماهیتهای اصلی ساختمانهای دورهی پهلوی اول و دوم را بیان می کرد برای ما نقطه عطفی بود و از ابتدا سعی کردیم که این عنصر را حفظ کنیم و به آن بها دهیم. به همین جهت در مراحل مختلف اجرا، حتی بخش هایی از طاق نیز ترمیم شد تا بتوانیم آن را به صورت نمایان ببینیم. پس به تبع آن برای حل مسأله تأسیسات روی سقف از جمله برق و مکانیک ناچار به ساخت اتفاقاتی درکف و سقف بودیم. به همین دلیل سعی بر آن شد تا در طراحی پلان معکوس این پروژه تقاطع هایی صفحه گونه ببینیم و انتقال لوله های تأسیساتی را در داخل این صفحه ها حل کنیم و به کمک آن بتوانیم لکه گذاری پروژه را تعریف کنیم. شروع عملیات کارگاهی با کندن کف جهت رسیدن به ارتفاعی مطلوب بود و با توجه به پی موجود ساختمان توانستیم با این عمل حدود سی سانتی متر به این ارتفاع اضافه کنیم و در نهایت به کد ارتفاعی 0.40- متر برسیم . طی این عمل میتوانستیم از کوچه توسط دو پله جدید وارد بنا شویم و ارتفاع سقف تا کف مفید را نیز به 2.40 متر برسانیم که ارتفاع نسبتا معقولی بود. در بخش هایی که مسیر های حرکتی پروژه بودند سعی کردیم هیچ دخل و تصرفی در سقف نداشته باشیم تا ارتفاع 2.40 متر را به صورت خالص داشته باشیم. در فضای باکس آبی چند عملکردی و فضای فروش که فضای کار تلقی می شدند و تحرک در آنها کمتر بود این صفحه ها در سقف دیده شدند و مسائل تأسیساتی تا حدودی حل شد. بسیاری از لوله های برق نیز در کف حل گردید تا دخالت ما در سقف اصلی به حداقل رسد.
نکته ی پر اهمیت بعدی ایجاد یک فضای میان( مفصل) بود. از جمله مسائل ایجاد شده در پروژه های خطی، راهرو شدن پروژه است که به علت عرض کم در بخشهایی، فضاها به راهرو تشابه پیدا میکنند.در حقیقت تلاش ما در این پروژه بوجود آوردن یک فضای میان در مرکز این فضای طولانی بود تا این تشابه را از بین ببریم، این تناسبات طولی و عرضی را بشکنیم و یک فضای مکث و مجال بوجود بیاوریم و فرصت کمی تأمل را به بازدیدکننده دهیم. تأکید اصلی پروژه بر روی همین فضای مکث می باشد، که باکس آبی نام گرفته است. از رنگ آبی با توجه به نماد بصری انتشارات ( رنگ آبی کبالت، کد رنگی : 37،64،143) استفاده کردیم و تلاش بر این بود که تا حد امکان این فضای مکث را بزرگتر کنیم و اگر برای رسیدن به این منظور سرویس و آشپزخانه وضع موجود را تخریب نمی کردیم به تناسب مناسبی دست نمی یافتیم. در هنگام تخریب دیوار اتاق موجود یک ستون و لوله فاضلاب اصلی آب باران ساختمان که در دیوار اصلی اتاق بود نمایان شد. این امر امکان گشایش فضای میان را از ما میگرفت. این دو عنصر، در کنار هم با فاصله کمی از یکدیگر قرار داشتند. قسمت انتهایی لوله به صورت کامل تخریب شده بود که اگر این اتفاق در حین پروژه ما رخ نمی داد، بعدها برای ساختمان مشکلات جدی بوجود میآورد.
در هنگام تعمیر و تخریب این ستون و رایزر تأسیسات به این ایده رسیدیم که از این عنصر به عنوان یک المان دکوراتیو در پروژه استفاده کنیم، نمایان و واقعی، که هم باعث بازتر شدن فضای باکس آبی شود و هم به عنوان یک المان اصلی در پروژه کارایی داشته باشد. این مورد که به عنوان یک عنصر دکوراتیو و جدی پروژه قد علم کرده است، هم هویت بصری خاصی به آن بخش پروژه القاء میکند و هم ذات درون پروژه را نمایان میکند، حقیقت ساختمان. ما در این پروژه عنصری را پنهان نکردهایم و سعی کردهایم با ماهیت پروژه به گرافیک محیطی مناسب و درست برسیم.کما این که این عنصر ترکیب بندی پلان این بخش را بهتر میکرد. به دلیل اینکه در هنگام بازسازی ناچار به تعویض لوله شدیم و نیاز به دریچه بازدید داشتیم و به دلایل زیبایی شناسانه قسمت پایینی این عنصر به صورت بسته طراحی شد، که از طریق برخورد وسایل و کفش دچار مشکل نشود. همچنین ارتفاع این بخش بسته با اکابه پنجره فضایی که در امتدادش بود در یک راستا قرار گرفت.
در مورد نورپردازی باکس هم از آنجایی که تلاش بر این بود که خلوص این فضا حفظ شود از نور های حاشیه ای در عمقهای بوجود آمده در سقف استفاده شده است و المانی مجزا را به عنوان منبع نور نمایان در جدارههای این باکس قرار ندادهایم. این باکس بیشتر فضای گفت و گو افرادی است که وارد پروژه میشوند. این مفصل افراد را از فضای شماره یک به فضای شماره دو منتقل میکند. در معماری ایران از این دست فضاها زیاد استفاده میشده است. اتفاق اصلی پروژه همین جا است، کمی مکث.
این فضا ماهیت خود را از فضاهای قبل و بعد خود میگیرد. در حقیقت تأثیر اصلی را روی مخاطب میگذارد و به همین علت با تغییر رنگ و متریال، این باکس را به عنوان فضایی تأثیرگذار و خاطره انگیز در پروژه بوجود آوردیم. در کیفیت فضایی و تک تک عناصر و جزییات در این بخش سعی در خالص گرایی شده است، تا فضا به عنوان یک کل واحد برای مخاطب درک شود.
سعی ما بر آن بوده که با کیفیت فضایی جذاب این سکانس از پروژه را برای مخاطبینی که برای اولین بار وارد این فضا میشوند خاطره انگیز کنیم و آن را به تبدیل به سوژهای جذاب و متنوع برای پس زمینه عکسها، فضایی برای جشن امضای کتاب، نقد فیلم و یا حتی ارائه محصولات خاص مجموعه کنیم.
در قسمت انتهایی پروژه شاهد دو بخش تفکیک شده هستیم. در بخش اصلی، فضا را به گونهای تعبیه کردیم که هم بتواند سالن کاری برای مجموعه باشد و هم عملکرد جدیدی را به عنوان گالری به مجموعه اضافه کند. تا مسیر های جدیدی نیز برای حرفه این مجموعه ایجاد کنیم.
نورپردازی و جداره سازیهای مربوط به گالری نیز برای این قسمت از پروژه تعبیه شده است ، طراحی جزییاتی خاص برای آویز شدن آثار، نقشه ها، تابلوها و محصولات در بین جداره دیوار و سقف ایجاد شد به نحوی که این عناصر در هنگام گذر به چشم نیایند.
چفتهایی فلزی در کف مجموعه به عنوان خطوطی تعریف کننده تناسبات و لکه گذاریهای اصلی پروژهاند. همین خطوط و جزییات جداره ها به حیاط امتداد پیدا کرده و حیاط را به بخشی از فضای دیداری محوطه داخلی تبدیل کرده است تا امکان سرویس دهی فضاها به یکدیگر فراهم شود.
به دلیل کم بودن عرض پروژه در قسمت انتهایی تصمیم بر استفاده از جداره شفاف جداکننده شد و برای تفکیک دو فضا از کرکره کنترلی استفاده کردیم. این پتانسیل به پروژه اضافه شد تا در زمانی که جلسات در این اتاق برگزار میشود دید کنترل شده ای به فضای گالری داشته باشیم. این پنجره یک تکه باعث بازتر دیده شدن فضا شده است.
اتفاق نهایی که در بخش بندی پروژه صورت گرفت، با تغییری درجزییات قرارگیری و جدارههای سرویس بهداشتی و بازشوهای آن توانستیم اتاق کنفرانس و مدیریت را از سرویس مجزا بهرهمند کنیم.