ویلای امجد
Amjad Villa
تیم پروژه
سعید امجدی
استودیو گرا
استودیو گرا
مسعود شفیعی
ابراهیم شمس الهی
شهریار زرینی، احمد زرینی
مرضیه مهرانفر
مرضیه مهرانفر، مهدی عرب عامری، امید دیلمی
اطلاعات کلی
شرح
در نگاه نخست ما با یک ویرانه روبرو شدیم که گویا زلزله آمده و تنها سقف، چند دیوار پیرامونی و زیرزمین باقی مانده. در این مواجه ما با دو چالش جدی روبرو شدیم، نخست آنکه آیا باید با توجه به بحرانی بودن و همچنین وضعیت نابسامان پروژه ،آن را بپذیریم ؟برای ما روشن بود که هیچ یک از مراحل از برداشت تا طراحی و ارائه نقشهها روال معمول نخواهد داشت . از همینجا وارد چالش دوم شدیم که چه کاری در این پروژه میتوانیم انجام دهیم ؟
ما در برخورد با این چالش بجای پاک کردن صورت مسئله که نپذیرفتن کار بود ، تلاش برای حل آنرا انتخاب کردیم. در واقع این مسئله را در ابعاد گستردهتری که جامعه معماری را هدف قرار داده، نگاه کردیم و دانستیم معماری مرسوم و آکادمیک برای این وضعیتها پاسخِ مناسبی ندارد و معمار باید خود وارد گود شود و تلاش کند برای این شرایط پاسخی معمارانه بیابد.
از آنجا که دیوارهای پیرامونی باید نگه داشته میشد آنها را دست مایه طراحی قراردادیم و به همان شکل باربر در طرح استفاده کردیم سپس با تعریف یک محور قاطع در داخل ساختمان ارتباط با باغ را شکل دادیم و با قرار دادن استخر و نشیمن در این فضا و همچنین با ایجاد سقفی جدید با تیرهای چوبی که از ساختمان قبل به جای مانده بود این محور را کاربردی و زنده کردیم. با کمک از این محور فضاهای داخلی را طراحی کردیم و با توجه به نیاز به متراز بیشتر و ظرفیت ارتفاعی موجود یک خواب و یک تراس و یک کتابخانه و یک آشپزخانه کوچک در طبقه بالا ایجاد کردیم.
از آنجا که در طرح به دیوارهای پیرامونی توجه ویژهایی داشتیم برایمان سخت بود که یکی از این دیوارها را به آشپزخانه اختصاص دهیم از این رو ایدهی آشپزخانهی مستقل را دنبال کردیم و به فضایی رسیدیم که کاملا مستقل بود و با نحوه قرار گیری اش، فضای ورودی را تعریف کردیم و با همنشینی مناسب به عملکرد لازم با سالن دست یافتیم.
در طراحی با در نظر گرفتن قدمت بنا ، زیرزمین را با همان شکل قدیمی احیا کردیم و تلاش کردیم از مصالح قدیمی خود ساختمان در این بخش هم استفاده کنیم و در این فرایند یک سوئیت مستقل شکل گرفت که با ایجاد یک فضای سبز و آبنما در ورودی ، حالت بسته و انباری بودن آنرا از بین ببریم.
از آنجا که شرط پذیرفتن این پروژه برایمان، پرداختن به شکافِ میان معماری و واقعیت بود ، در این پروژه بسیار بیشتر از دیگر پروژههایمان ، مسئولیت معمار در وضع موجود برایمان پررنگتر شد .و آموختیم معماری ما بیش از هر چیز نیاز به کارهای کوچک ولی مسئولا نه دارد وهمچنین پرهیز از مسایلی که ریشه های معماری وارداتی دارند.