در جست و جوی مدلی برای آموزش بهتر درس ايستایی در رشته معماری در ايران (بهره گيری از طبيعت برای آموزش)
با انقلاب صنعتی و تخصصی شدن علوم و جداشدن معماری از سازه، دیگر نه معمار از دانش فنی و سازه ای كافی و نه مهندس محاسب از دانش معماری مناسب برخوردار است. و گاه حتی امكان برقراری گفت و گویی سازنده میان آن دو نیز میسر نمی شود. به همین دلیل تلاش هایی برای كم كردن این فاصله و امكان درك متقابل نیازها و خواسته ها و الزامات كار صورت گرفته است. یكی از عمده ترین مسایل، آموزش معماران و دانشجویان معماری است. نظریه های موجود در یادگیری اشاره به آن دارند كه برای رسیدن به مرحله به كارگیری آموخته ها، نیاز به بهره گیری از روش ها و ابزارهای مناسبی است تا با مشاركت حس های گوناگون در یادگیری، امكان درك حضوری و ملموس مفاهیم فراهم شود.
پژوهش هایی در برخی از دانشگاه های جهان برای دست یابی به چنین هدفی انجام پذیرفته است تا با استفاده از ماكت سازی، مدل سازی نیمه واقعی، نرم افزارها و فضای چندرسانه ای و دیگر ابزارها و نیز به كارگیری محتوایی متناسب با رشته معماری به آموزش دروس ایستایی به دانشجویان اقدام شود. با توجه به آنكه آموزش درس ایستایی با محتوا و روشی همانند رشته عمران، یعنی با استفاده از فرمول ها و محاسبات و مباحث صرفا نظری، عامل سرخوردگی و دل زدگی دانشجویان معماری شده و توفیق چندانی در آموزش سازه در ایران و جهان نداشته است، با توجه به محدودیت های موجود در كشور، در این مقاله بهره گیری از طبیعت برای آموزش سازه مدنظر قرار می گیرد.
طبیعت همیشه سرچشمه ای است برای آموختن و تاكنون در زمینه های گوناگون، از طبیعت برای الهام گرفتن و ایده یابی استفاده شده است. در این پژوهش از طبیعت برای آموزش مفاهیم ایستایی به دانشجویان بهره گرفته شد و نتایج به دست آمده نشان داد كه بدین ترتیب یادگیری دانشجویان معماری افزایش می یابد. اكثر گروه های موثر در رشته معماری اعم از مدرسان رشته معماری، معماران حرفه ای، مهندسان عمران و دانشجویان معماری در این مورد توافق داشتند.
مسابقات
جوایز
نشریات